کتاب سرمگس3-کیش کیش سرمگس : ویز با سرَمگس بازی میکرد. برای سَرمگس یک خانهی شیشهای ساخته بود. بهترین قسمتش این بود که ویز بهش غذا میداد. سَرمگس عاشق غذاهای قهوهای، چسب چسبی، قلمبه و بوگندو بود. روزی از روزها، سَرمگس تنهایی رفت گردش. وقتی برگشت خانه، ویز نبود. سَرمگس عزیزم، کجا رفتی تنهایی؟ ما رفتیم پیک نیک. زودی بر میگردیم. "دوست دارم. ویز". سَرمگس گرسنه بود. برای همین هم پرواز کرد. سَرمگس پرواز کرد و پرواز کرد تا اینکه خوردنی دید. چسب چسبی و قلمبه و بوگندو نبود، اما خُب... قهوهای بود. همین برایش بس بود! پسربچه داد زد: «این همبرگر من است»! کیش کیش مگس!سَرمگس دوباره پرواز کرد تا اینکه چیز دیگری دید. قهوهای و قلمبه و بوگندو نبود. اما چسب چسبی بود. و همین برایش بس بود! دختربچه داد زد: «این پیتزای من است!» و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر