کتاب قصه های حنانه-باتلاق : چکیده: حنانه میخواهد برای مراسم جشن تکلیف مدرسه یک روزنامه دیواری با موضوع حجاب درست کند. در این باره نمیداند. به همین دلیل خاطر از دیگران کمک میخواهد. به نظر شما موفق میشود؟ بخشی از کتاب: جلوتر چند تا درخت توت بود. بابا، راهنمای سمت راست ماشین را زد و آرام از کنار جاده، وارد خاکی شد. بعد کنار درختها ترمز کرد. مادر به اولین درخت توت اشاره کرد و گفت: همین جا خوب است. حامد و حنانه با خوشحالی از ماشین پیاده شدند و طرف درخت توت دویدند. پدر از صندوق عقب، زیرانداز را آورد و کنار درخت انداخت. بعد داد زد: بچه ها بیایید کمک و...
0 نظر