هوکوس پوکوس پنگوئن

کتاب هوکوس پوکوس پنگوئن : کتاب هوکوس پوکوس پنگوئن کتابی است که جان می دهد با خودت ببری سفر و هرشب یک فصلش را بخوانی. خیلی کتاب خوبی است . از آن کتاب‌هایی که وقتی می‌خوانی‌اش، حال خوبی پیدا می‌کنی . بخشی از کتاب: دست "خف شعبده باز" بدجوری مانده توی پوست گردو. خرگوش های دیگر دست ندارند توی شعبده بازی‌هایش شرکت کنند. بالاخره خف شعبده باز "آشیل" را پیدا می‌کند، پنگوئنی با مزه و زبر و زرنگ که حسابی هم باهوش و ریزو میزه است. در روستای لوتچه لولووم مردم جشن گرفته بودند. همه جور تفریحی بود . خف پشت صحنه هست به پنگوئنش گفت: بعد از این آهنگ نوبت ماست آماده‌ای؟ صدای هیجان زده‌ای ضعیفی از توی کلاه جوابش را داد. کسی روی صحنه نمایش فریاد زد" خانم ها و آقایان وقتش رسیده در روستای لوتچپه لولووم هم معجزه‌ی کوچکی رخ بدهد. بله .. به گرمی او را تشویق کنید تا روی صحنه بیاید. این شما و این هم خف، شعبده باز بی‌نظیر!" پنگوئن که از توی کلاه شعبده باز بیرون می‌پرد، مردم انگشت به دهان می‌مانند و از خوشحالی بالاو پایین می‌پرند. مردم عاشق خف و آشیل شده‌اند. اما یک روز پنگوئن غیبش می‌زند. شعبده باز سرنخ‌ها را دنبال می‌کند و می‌فهمد دوستش را دزدیده‌اند. او برای نجات دوست کوچکش نقشه‌ی ماهرانه‌ای می کشد و...