پنج فردی که در بهشت می بینید

کتاب پنج فردی که در بهشت می بینید : ماجرای مردی به نام ادی، از پایان مرگ او زیر نور خورشید آغاز می شود. شاید آغاز ماجرا از پایان، به نظر عجیب بیاید، ولی باید برای هر پایانی آغازی هم در نظر گرفت که البته در این لحظه، آن را نمی دانیم. ادی در زمان مرگ، پیر مردی گوژپشت، دارای موهای سفید، گردن کوتاه، سینه بشکه ای، بازوان ضخیم، خالکوبی محو شده روی شانه راست، پاهای لاغربا رگ های بیرون زده، و زانوی چپ آسیب دیده در جنگ و از کار افتاده به دلیل ورم مفاصل بود. برای تهسیل در راه رفتن، از عصا استفاده می کرد. صورت درشت و زمخت شده او بر اثر تابش نور خورشید، سبیل خاکستری و آرواره برآمده زیرین، او را مغرورتر از آن نشان می داد که احساس می کرد. یونیفرم قهوه ای رنگ پریده ادی، نشان می داد کارگر است، و در واقع کارگر هم بود و...