سه گانه سایه های جادو کتاب سوم-2 نبرد سایه ونور

کتاب سه گانه سایه های جادو کتاب سوم 2 نبرد سایه و نور - بخشی از کتاب - نگهبان جدبد در حالی که در جایش تلو تلو می خورد، آن دو را تماشا کرد که از پله ها بالا رفتند. سپس به دیوار رو به روی هالند تکیه داد و در حالی که زرهش به سنگ ها ساییده می شد، چاقویی را بیرون کشید. با حواس پرتی با آن بازی کرد، سر انگشتانش را به نوک تیغه چاقو کشید و آن را در هوا بالا انداخت و گرفت و دوباره بالا انداخت. هالند احساس کرد که تحت نظر است، برای همین او هم به نوبه خود او را تحت نظر گرفت و...