کتاب جاده ای به ناکجا - دو کارگر بی نام و نشان جاده سازی برای پروژه دوازده روزه وارد ناکجاآبادی می شوند. خواننده از گذشته این مردان و این سرزمین هیچ نمی داند و صرفا با حوادثی مواجه می شود که دو قهرمان اصلی می بایست از سر بگذرانند. بخشی از کتاب: در نور نقره ای صبحگاه، با کرختی از خواب بلند شد. روی تشکی پلاستیکی در کانتینر حمل باری دراز کشیده بود که کاربری اش را عوض کرده بودند. بالای سرش، پنکه کوچکی هوای تقریبا گرم آن جا را به جریان انداخت. خودش را با دستمال مرطوب یک بار مصرف شست و یونیفرمی پوشید که لباس سیاه سرهمی از جنش الیاف مصنوعی بود. زیر نور خورشید که به سرعت بالا می آمد، محوطه شن پوش هتل را به سوی اتاق همکارش پیمود و...
- صفحه اصلی
- جستجو پیشرفته
- حساب من
- ناشران همکار
- کتاب فروشی ها
- درباره ما
-
اينترنتي
- اقتصاد،مديريت،كسب و كار
- ساير موضوعات
- ادبي،نقد،شعر
- دين،عرفان،فلسفه
- علوم اجتماعي و جامعه شناسي
- آشپزي و سفره آرايي
- حقوق و قانون
- نوجوان
- هنر
- آموزشي،اداري
- كودكان و نوجوانان
- داستان و رمان
- روانشناسي
- علوم سياسي
- تاريخ،جغرافيا،سفرنامه،زندگي نامه
- تازه ها
- ورزشي
- كودكان و نوجوانان-گروه سني الف (قبل از دبستان)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ب (اول ،دوم،سوم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ج (چهارم و پنجم)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني د (دوره راهنمايي)
- كودكان و نوجوانان-گروه سني ه (دوره دبيرستان)
- بازي،اسباب بازي،سرگرمي
- كتاب گويا
- علم،دانش،تكنولوژي
- پزشكي
- پرفروش ها(كودك و نوجوان)
- زبان اصلي(اورجينال)
- در حال به روزرساني
- داستان و رمان ايراني
- داستان و رمان خارجي
- سينما و تئاتر
- معماري
- عكاسي،گرافيك،طراحي
- موسيقي
- خانواده و تربيتي
- ديني
- شعر
- پرفروش ها(بزرگسال)
0 نظر